داشتن و بودن

نسبت داشتن و بودن را می‌توان از منظرهای زیادی دید، یکی از این منظرها چنین است: تا بودن ما تغییر نکند به چیزی جدید دست نمی‌یابیم

آغاز خود شدن

اگر بسياری از خطاهای ما خاستگاه زبانی دارند برای رفع آنها بايد از زبان آغازيد

شعار تخصص

شعار تخصص این است: برای فهم کامل یک موضوع چاره‌ای جز متخصص شدن نداریم

معنای زندگی

معنای زندگی ما به معنای دردها و رنجهایمان گره خورده است

عجله

عجله دشمن دو چیز است: وقت و آرامش

کارکرد نقد

اولین کارکرد نقد احتیاط در ابراز نظر است

انسان و پرسشهایش

انسان را بجد می‌توان از پرسشهایش شناخت

متوسط دیدن انسانها

اگر انسانها را متوسط فرض کرده بودیم وضعمان خیلی بهتر از موقعیت کنونی بود

کودکان و آموزش سخنوری

اگر نگران شغل و حرفه فرزندانمان هستیم به آنها خوب سخن گفتن و نه سخن خوب گفتن را باید آموزش دهیم

ستیز اصلی انسان

انسان با هر تصویر و تعریف از خود در ستیز است

سه تیپ شخصیت

سه تیپ شخصیت در جهان ما زیادند: برتری‌طلب، مهرطلب و عزلت‌طلب