ما و مواجهه با تاریخ گسستها
تاریخ فرهنگ ما ، تاریخ گسستها است. در این نکته شکی نیست
فاصله فوق العاده زیاد ما با مغرب زمینیان از جهتهای علمی، فکری، فلسفی و فرهنگی نیز از دریچه این نکته قابل پی گیری است. عرصه ای را نمی بینم که در آن توانسته باشیم تاریخ و سنتی جدی را به وجود آورده باشیم. چه این عرصه، گستره روشنفکری باشد و چه تاریخ مطبوعاتمان. نمی توان گفت گامی به جلو برداشته ایم یا نه چون حرکت در حوزه هایی بس متفاوت را تجربه کرده ایم. از تجربیات یکدیگر اطلاع نداشته و نداریم و هرکس بی خبر از دیگران و کارهای صورت گرفته در صدد است خود بنیادی رفیع را پی ریزی کند. شاید این نقص هم ریشه در ویژگیهای شخصیتی ما داشته باشد که کمتر کسی را جدی می گیریم و کمتر معتقدیم کار جمعی معجزه می کند. وضعیت کنونی مان به نظر من مستقل از تاریخ گسستهایمان نیست