"آیا دفاع از موضعی خاص در کلاس درس جایز است؟"
فرهنگ ما هم اکنون بجد با پاره ای از پرسشها دست به گریبان است. اما دست به گریبانی با پرسشها یک امر است و اندیشیدن در باب آنها امری دیگر. فاصله این دو گستره البته با مفهومی بسیار مهم به نام "آگاهی" عیان می شود. به مهمترین پرسش فرهنگی یک صد سال اخیر ایران زمین یعنی رابطه فرهنگی با غرب عطف توجه نشان دهید تا این تمایز روشنتر شود. تصور می کنم همه کسانی که در ذیل فرهنگ ایرانی مشغول زیست هستند تعارض میان آموزه های خودی و غربی را بوفور و بوضوح در خود حس می کنند اما این حس ضرورتاً بدان معنا نیست که آنها تصور و تصویری درست از این مشکلات و تعارضات دارند. به تعبیر دیگر پاره ای از مسائل در سطح وجودی مطرحند و پاره ای دیگر در سطح معرفتی. با این همه قسمی دیگر از موضوعات موجودند که ما نه در سطح وجودی و نه در سطح معرفتی با آنها کلنجار نمی رویم. پرسشی که در عنوان این مقال مطرح شده به نظرم از این قسم مسائل است. دلیل من برای این مدعا ساکت و صامت بودن ادبیات فکری – علمی ما در این باب است. یعنی نه پاسخی به این پرسش داده شده و نه این پرسش محور و موضع بحثی بوده است. از سوی دیگر این مسئله مسئله ای است که لااقل قشری متفکر و اندیشمند در هنگام ابراز هر نظری در موقعیت تدریس به صورت بالقوه با آن روبرو هستند. یعنی در اینجا با مسئله ای اننزاعی و دور از ذهن روبر نیستیم. از این پرسشها در فرهنگ ما کم نیستند. سخنی تکراری را واگو کرده ام اگر بگویم کار اندیشمند تنها جواب به پرسشهای مشخص نیست که طرح مسائل جدی نیز از اهم وظایف اوست. در این باب هم بیش از این خواهم گفت
0 Comments:
Post a Comment
<< Home