دفتر مطالعات فرهنگی
محسن از من خواسته در باب دفتر مطالعات فرهنگی دانشگاه صنعتی شریف سخن بگویم و پیشاپیش نوشتار من در این مورد را دلنشین ارزیابی کرده است. به سیاق مشی همیشگیام در این گستره، دعوت وی را هم به ایجاز پاسخ میگویم
حرف جدیدی نزدهام اگر بگویم میتوان به دفتر از منظرهایی بس متفاوت نگریست. میتوان به نقش دکتر باستانی در آن اشاره کرد و یا رابطه دفتر را با دانشگاه صنعتی شریف بسط داد و یا پرسشها و دغدغههایی را که دفتر به وجود آوردند و تدوام میبخشند به بحث گذاشت و ...
من از همۀ این موارد میگذرم و تنها به یک نکته اشاره میکنم. هنگامی که با دفتر مطالعات فرهنگی آشنا شدم تصور میکردم که حداکثر کارکرد آن این است که به دانشجویان فنی، بصیرتی در عرصههای مختلف عطا کند. یعنی کارکرد دفتر مطالعات فرهنگی را دادن بصیرت و دادههایی به مهندسان آینده میدانستم. سالها گذشت تا فهمیدم همان دانش و اطلاعاتی که دفتر به انسان عطا میکرد میتوانست بسیار فراتر از دانش روشنفکران ایرانی و حتی متخصصان علوم انسانی برود. این البته برای دفتر یک نقطۀ قوت برجسته محسوب میشد اما در جایی این پدیده معلول وضع اسفناکی است که دپارتمانهای علوم انسانی در ایرانزمین با آن دست و پنجه نرم میکنند.
Labels: دفتر مطالعات فرهنگی
0 Comments:
Post a Comment
<< Home